بسم الله الرحمن الرحیم
تعارض عقل و وحی
اول : خدای سبحان خالق عقل و منزل وحی است .
دوم : ظاهرا نمی توان قبول کرد که خدای سبحان این دو را به دو نحو کاملا متضاد خلق و انزال کرده باشد بلکه بادی قبول کرد که این دو با هم تطابق دارند .
سوم : خدای سبحان هر دو را به صورت علی البدل حجت قرار داده است و میتواند بر مدرکات عقل و آنچه از وحی به دست می آید از انسان سوال کند کما اینکه انسان نسبت به هر دو عند الله معذور است .
چهارم : انسان محدودیت ذاتی دارد و نه عقل را می تواند کامل درک کند و بی خطا ادراک عقلی داشته باشد و نه از وحی می تواند شناخت دقیق و کامل داشته باشد
پنجم : به روایت زیر که کلینی با سندی که به علت ابن سنان ضعيف على المشهور[1] شمرده شده است توجه شود .
485- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ[2] عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ[3] قَالَ: دَخَلَ قَتَادَةُ بْنُ دِعَامَةَ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ يَا قَتَادَةُ أَنْتَ فَقِيهُ أَهْلِ الْبَصْرَةِ فَقَالَ هَكَذَا يَزْعُمُونَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع بَلَغَنِي أَنَّكَ تُفَسِّرُ الْقُرْآنَ فَقَالَ لَهُ قَتَادَةُ نَعَمْ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع بِعِلْمٍ تُفَسِّرُهُ أَمْ بِجَهْلٍ قَالَ لَا بِعِلْمٍ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَإِنْ كُنْتَ تُفَسِّرُهُ بِعِلْمٍ فَأَنْتَ أَنْتَ ... فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ إِنَّمَا يَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ.[4]
عاملی : فاعلم أنّ المذكور في كلام جماعة من الأُصوليين أنّ القرآن ظنّي الدلالة و إن كان قطعي الأصل، بخلاف الخبر [5]
بنا بر این بهتر است به جای عبارت تعارض عقل و وحی این عبارت نوشته شود " اختلاف یا تفاوت نظر فیلسوف با نظر مفسر "
قضاوت در این عبارت بسیار ساده تر است از قضاوت در عبارت قبلی که تصور می کرد عقل با وحی تعارض دارد بلکه صحیح این است که گفته شود عقل با وحی تعارض ندارد بلکه نظر فیلسوف با نظر مفسر تفاوت یا تعارض دارد .
برای روشن شدن بیشتر به فقه دقت کنید که بین اراء و فتاوای مراجع تفاوت بلکه تعارض وجود دارد ولی صحیح نیست که گفته شود تعارض بین فقه وجود دارد . بلکه می توان قبول کرد که بیت نظرات فقهآئ تفاوت و تعارض وجود دارد حال آنکه در فقه منابع یکی است و روش تحصیل فتوی هم یکی است مع ذالک اختلافات شدیدی بین فقهآء وجود دارد و افرادی انتظار دارند بین فلاسفه و مفسرین با اختلاف در منابع و اختلاف در روش شناخت واقع اختلاف پیدا نشود .
البته هر جا مفسر و فیلسوف یکی شدند اختلافات بین عقل و وحی بسیار کمرنگ جلوه می کند مثلا در اثار علامه طباطبایی و ملا صدرا اختلاف بیم عقل و وحی بسیار کم وجود دارد .و سعی شده تمام آنچه دیگران تهافت می شمردند به نحوی حل کنند و انصافا در این مساله نسبتا موفق بوده اند.
بنا بر این اگر تعارض یا اختلافی وجود داشته باشد بین عقل و وحی نیست بلکه بین دو نظر فیلسوف و مفسر است و باید به سان دو فتوای متعارض با آن برخورد کرد که قبول کینم فی الجمله هر دو فتوی و هر دو نظر فلسفی و یا تفسیری حجت است . و همانطور که در مورد دو فتوای متعارض گفته شد سیره عقلاء که مهمترین دلیل حجیت فتوای مجتهد است دراین موارد احتیاط می کند . در مساله تارض بین دو نظر باید احتیاط کرد مخصوصا که اکثر مواردی که بین عقل و وحی به نظر تهافت وجود دارد مربوط به اصول دین است که اصولا علی ما نقل جای نقل نیست و باید با تحقیق قبول کرد یعنی هر دو نظر را دید و هر کدام به نظر فرد بهتر امد قبول کند
نکته آخر اینکه عقل با همه محدودیتی که انسان دارد و باید معترف باشد از شناخت واقعی هستی عاجز است تا مقداری که کار می کند حجت است . یعنی خدا انسان را به خاطر قبول آنچه عقلش بدان رهنمود گشته یا رد آنچه عقلش ان را ممتنع شمرده است عقاب نمی کند .
12- أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع يَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَشَّرَ أَهْلَ الْعَقْلِ وَ الْفَهْمِ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ فَبَشِّرْ عِبٰادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولٰئِكَ الَّذِينَ هَدٰاهُمُ اللّٰهُ وَ أُولٰئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبٰابِ .... يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ يَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ الَّذِي لَا يَشْغَلُ الْحَلَالُ شُكْرَهُ وَ لَا يَغْلِبُ الْحَرَامُ صَبْرَهُ-[6]
22- عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْعِبَادِ النَّبِيُّ وَ الْحُجَّةُ فِيمَا بَيْنَ الْعِبَادِ وَ بَيْنَ اللَّهِ الْعَقْلُ.[7]
محمد عطایی 9/2/98
نتایج
الف ) بهتر است به جای عبارت " تعارض عقل و وحی " از عبارت " اختلاف نظر مفسر و فیلسوف " استفاده شود .
ب ) در مقام عمل و وقبول یک نظر باید مثل اختلاف فقهآء در مسائل فقهی رفتار کرد .
ج ) انچه به عقل انسان می رسد اگر در مقدمات کوتاهی نکرده باشد بین او و خدا حجت است
[1] . مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول؛ ج26، ص: 407
[2] . و هو رجل ضعيف جدا لا يعول عليه و لا يلتفت إلى ما تفرد . محمّد بن سنان است که علماي رجالي متقدّم ما، اخبار کاملاً متفاوت و حتّي متناقضي درباره وي دادهاند. برخي وي را توثيق کردهاند و برخي ديگر وي را به شدّت تضعيف کردهاند.
[3] . يكنى أبا أسامة ثقة له كتاب،
[4] . الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج8، ص: 312
[5] . استقصاء الاعتبار في شرح الاستبصار؛ ج1، ص: 16
[6] . الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج1، ص: 16
[7] . الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج1، ص: 25
اینجانب محمد عطایی مسئول پاسخگویی مسائل شرعی بوده و به همین مناسبت برخی مسائل شرعی را بررسی نموده و نتیجه آن را در اینجا منعکس میکنم