بسم الله الرحمن الرحیم
خلق پول توسط بانک
ازآقای مکارم در رابطه با خلق پول توسط بانکها سوال شده است
آیا عملیات یاد شده
1 _ اکل مال به باطل از سوی بانکها نیست .
2 _ موجب ضرر و زیان به جامعه نیست .
3 _ موجب غبن و غرر جامعه نمی شود .
4 _ بر خلاف موازین شرع نیست .
5 _ سبب تقویت ربا خواری نمی شود.
پاسخ داده اند : این کار مصداق بارز اکل مال به باطل است ، زیرا سرمایه ای وجود ندارد که آنها با آن معامله می کنند و از سوی دیگر موجب تورم و ضرر و زیان جامعه است و در مجموع بی شباهت به یک نوع کلاهبرداری نمی باشد که آنهم حرام است و اگر روزی سپرده گذاران بخواهند سپرده های خود را بگیرند آن بانک مسلما ور شکست خواهد شد چون چند برابر موجودی خود مصرف کرده است .[1]
از لحاظ موضوع شناسی بانکها کارهای مختلفی انجام می دهند , که موجب خلق پول می شود که آقیان تنها به یک مورد به شکل ناقص اشاره شده است و به همین علت جواب هم کامل داده نشده است.
دو مورد اساسی خلق پول توسط بانکها که معمولا انجام می شود .
اول : پولی که به عنوان سود سپرده ها پرداخت می شود بدون اینکه سود واقعی ایجاد شده باشد.
دوم : پرداخت وام مجدد از وجوهی که قبلا به عنوان وام پرداخت کرده اند و دو مرتبه وام گیرنده به بانک داده است .
در قسمت اول که حرمت مسلم است یعنی وقتی بانک سود واقعی به دست نیاورده است حرام است به سپرده گذاران سود پرداخت کند و چون منابع تامین سود وجود ندارد پول اعتباری ایجاد می کنند بدون ما باذاء خارجی و این معنی باطل است و اکل مال به باطل و خدعه و ضرر است وبانک در این امر شرعا کار حرامی انجام داده است و ضامن خسارتی است که از این کار به جامعه وارد کرده است که تورم حاصل از آن حد اقل موجب ضمان است .
اما باید گفت این کار اکل مال به باطل نیست بلکه اعطاء مال به باطل است . یعنی بانک وقتی سودی به دست نیاورده است به باطل مالی را در اختیار سپرده گذار قرار می دهد و اگر روزی تمام سپرده گذاران بخواهند اصل و سود پول خود را بگیرند طبعا بانک ندارد که بدهد. و مشکل صندوق های اعتباری امروز مثل ثامن و کاسپین و ... تکرار می شود .
اما قسمتی که سوال کننده گان مطرح کرده اند قسمت دوم است که خود موجب مشکلاتی می شود ولی اکل مال به باطل نیست .
توضیح اینکه کار بانک جمع آوری سپرده ها از مشتریان و پرداخت وام است .
به عنوان مثال فردی یک ملیون تومان به بانک می دهد . بانک همان یک ملیون تومان را به دیگری وام می دهد و تا اینجا مشکلی وجود ندارد و خلق پولی ایجاد نشده است .
در مرحله بعد فردی که از بانک وام گرفته است همان یک ملیون تومان را نزد بانک قرار می دهد و بانک حق دارد مجددا همان پول را که به عنوان سپرده جدید که نزد بانک قرار گرفته است به فرد دیگری وام دهد و تا وقتی وام گیرنده دوم و سوم و ... هم پول وامی که میگیرند را در بانک سپرده کنند این چرخه آدامه پیدا می کند و ممکن است از یک ملیون تومان اولیه یک میلیارد تومان ایجاد شود و این مشکل ثانوی است که موضوع سوال بالا قرار گرفته است و صرف نظر از تالی فاسدی که این کار در اقتصاد کلی دارد عنوان اکل مال به باطل و کلاهبرداری و ور شکستگی بر آن صدق نمی کند .
برای حل این مشکل در دنیا راه حلی ایجاد شده است .
خوب است اول اصطلاح " نسبت سپرده قانونی " بیان شود .
به درصدی از سپرده مشتریان بانکها که طبق مقررات بانک مرکزی، بانکها موظف به سپردهگذاری آن نزد بانک مرکزی هستند، نسبت سپرده قانونی گفته میشود و از جمله ابزارهای سیاست پولی بانک مرکزی است. بانک مرکزی از طریق افزایش نسبت سپرده قانونی حجم تسهیلات اعطایی بانکها را منقبض و از طریق کاهش آن، اعتبارات بانکها را منبسط میکند. در ایران مطابق قانون پولی و بانکی نسبت سپرده قانونی از 10 درصد کمتر و از 30 درصد بیشتر نخواهد بود و بانک مرکزی ممکن است برحسب ترکیب و نوع فعالیت بانکها نسبتهای متفاوتی برای آن تعیین کند. [2]
این راه کار برای جلو گیری از تسلسل وامهای مکرر و خلق پول بی نهایت است .
به این معنی که در فرض سوال بانک از مبلغ یک میلیون توان اولیه بنا به قانون تنها حق دارد 700 هزار توامان تا 900 هزار تومان وام بدهد و طبعا در این صورت بسته به درصد سپرده قانونی حد اکثر پول تولید شده از یک میلیون تومان اصلی ممکن است به ده میلیون تومان برسد و بیشتر نمی شود و اگر 30 در صد را ملاک قرار دهند حد اکثر پول تولید شده توسط وامهای مکرر به 4 میلیون تومان برسد و اگر قانون گذار متوجه شوداینمقدار نیز زیاداست می تواند قانون را اصلاح کند و نسبت سپرده قانونی را به 50 در صد و یا حتی 70 در صد برساند وقانون را دقیقا اجراء کند و علی ای حال این نوع اجراء قانون وخلق پول نمی تواند شامل اکل مال به باطل و کلاهبرداری و ورشکستگی بشود . بلی ممکن است حتی در اقتصادهایی شکننده در صد خیلی کمی هم از تولید و خلق پول موجب تالی فاسد باشد که قانون گذار و متولی اقتصاد باید بیشتر دقت وبررسی کند و با اهرمهای دیگری که در اختیار دارد نقدینگی را کنترل کند .
لذا آنچه در بحث خلق پول توسط بانکها مطرح است مربوط به سیاستها وکنترل بانک مرکزی است و استفاده از عناوین اکل مال به باطل و کلاهبرداری و غیره اگر هم صحیح باشد به سیاستگذار کلی بانک مرکزی صدق می کند نه بانکهای عامل .
در این قسمت هدف تطهیر بانکها از کارهای خلاف شرع و قانون نیست بلکه شناخت مقصر اصلی و انطباق احکام شرعی است که باید با دقت بیشتری انجام شود .
محمد عطایی 9/9/97
نتایج
الف ) خلق پول به معنی دادن سود بدون بدست آوردن سود واقعی حرام و موجب ور شکستگی است ولی اکل مال به باطل و کلاهبرداری بانک نیست .
ب ) خلق پول به معنی تکرار وام و استفاده از سپرده ها نه اکل مال به باطل است و نه موجب ورشکستگی می شود بلکه تابع ضوابط و مقررات بانک مرکزی است .
ج ) سیاستگذار پولی باید در هر زمان سیاست مناسب را تدوین و با دقت مجری آن باشد.
اینجانب محمد عطایی مسئول پاسخگویی مسائل شرعی بوده و به همین مناسبت برخی مسائل شرعی را بررسی نموده و نتیجه آن را در اینجا منعکس میکنم