بسم الله الرحمن الرحیم
کسی که می خواهد کفاره چند روز افطار عمدی را بگیرد می تواند اول چند سی و چند روز روزه به نیت قسمت اول هر کفاره بگیرد و بعدا بقیه روزه ها را بگیرد.
(مسألة 1): يجب التتابع في صوم شهرين من كفّارة الجمع أو كفّارة التخيير و يكفي في حصول التتابع فيهما صوم الشهر الأوّل و يوم من الشهر الثاني و كذا يجب التتابع في الثمانية عشر بدل الشهرين بل هو الأحوط في صيام سائر الكفّارات و إن كان في وجوبه فيها تأمّل و إشكال.[1]
مجقق خویی : لا إشكال في وجوب التتابع فيما وجب في كفّارته صوم شهرين، ... للتقييد به في أدلّتها من الكتاب و السنّة [2]
آقای سبزواری : أما أصل وجوب التتابع في الجملة، فيدل عليه مضافا إلى الإجماع التقييد به في ظواهر الأدلة.[3]
مجقق خویی دارد که مقتضای اصل در جایی که باید تتابع باشد این است که تمام ایام پی در پی باشد تا تمام مدت که در فرض سوال شصت روز است .
لا ريب أنّ مقتضى الأدلّة الأوليّة لزوم مراعاته في تمام أجزاء الشهرين بأن يكون كلّ يوم عقيب اليوم الآخر بلا فصل إلى آخر الستين،
2- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: صِيَامُ كَفَّارَةِ الْيَمِينِ فِي الظِّهَارِ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ وَ التَّتَابُعُ أَنْ يَصُومَ شَهْراً وَ يَصُومَ مِنَ الشَّهْرِ الْآخَرِ أَيَّاماً أَوْ شَيْئاً مِنْهُ فَإِنْ عَرَضَ لَهُ شَيْءٌ يُفْطَرُ فِيهِ أَفْطَرَ ثُمَّ قَضَى مَا بَقِيَ عَلَيْهِ وَ إِنْ صَامَ شَهْراً ثُمَّ عَرَضَ لَهُ شَيْءٌ فَأَفْطَرَ قَبْلَ أَنْ يَصُومَ مِنَ الْآخَرِ شَيْئاً فَلَمْ يُتَابِعْ أَعَادَ الصِّيَامَ كُلَّهُ.[4]
روایت صحیحه است [5]
از لحاظ دلالت بیان میکند که در صدق تتابع یک ماه و چند روز از ماه دوم کافی است .
مقداد حلی : و المراد بتتابع الشهرين أن يصوم شهرا و من الثاني و لو يوما لوقوع التتابع صفة للشهرين لا للأيّام،[6]
اما شهید ثانی این سخن را قبول نمی کند : و فيه نظر. و الأولى الاعتماد على النصّ.[7]
و علی ای حال اصل مساله مسلم است اما اینکه مطابق قاعده باشد و یا تخصیص باشد فرقی نمی کند .
فلا إشكال في المسألة بعد أن أفتى المشهور على طبق الصحيحة، بل الظاهر أنّه ممّا لا خلاف فيه.[8]
و ظاهرا بعد از یک ماه و یک روز از ماه دوم دیگر لزومی ندارد روزه ها پی در پی گرفته شود.
اقای روحانی : فانه بالحكومة يدل على اختصاص ما دل على لزوم التتابع بصيام شهر و شيء من الشهر الثاني، و لإطلاق قوله (عليه السلام) فلا بأس في موثق سماعة، و لأنّ وجوب التتابع شرطي كما مر، فمع سقوط الشرطية لا معنى لبقاء وجوبه.[9]
ظاهرا با این بیان معلوم می شود که بعد از سی و یک روز دیگر فرقی نمی کند که فرد روزه بگیرد یا نگیرد و اگر روزه می گیرد برای روزه کفاره بگیرد یا برای امر دیگری چه واجب باشد و یا مستحب .
بنا براین اگر مکلفی که باید دو شصت روز؛ روزه بگیرد. به هر علتی بخواهد این دو کفاره را تداخل کند. که سی و یک روز برای اولی و سی و یک روز برای کفاره دوم بگیرد و بعد بقیه روزه ها را بگیرد؛ مانعی ندارد.
محمد عطایی 1/12/96
نتایج
اگر کسی مکلف به دو کفاره است مانعی ندارد که سی و یک روز برای اولی و سی و یک روز برای کفاره دوم بگیرد و بعدا بقیه روزها را هر وقت خواست تکمیل کند .
[1] . العروة الوثقى (المحشى)؛ ج3، ص: 653
[2] . موسوعة الإمام الخوئي؛ ج22، ص: 252
[3] . مهذب الأحكام (للسبزواري)؛ ج10، ص: 323
[4] . الكافي (ط - الإسلامية)، ج4، ص: 138 و تهذيب الأحكام، ج4، ص: 283
[5] . تذكرة الفقهاء (ط - الحديثة)، ج6، ص: 224 و مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، ج10، ص: 84 و مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان، ج5، ص: 308 و ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ج7، ص: 84
[6] . كنز العرفان في فقه القرآن، ج2، ص: 369
[7] . مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، ج10، ص: 85
[8] . موسوعة الإمام الخوئي، ج22، ص: 253
[9] . فقه الصادق عليه السلام (للروحاني)، ج8، ص: 365
اینجانب محمد عطایی مسئول پاسخگویی مسائل شرعی بوده و به همین مناسبت برخی مسائل شرعی را بررسی نموده و نتیجه آن را در اینجا منعکس میکنم