بسم الله الرحمن الرحیم
کسی از شهری خارج شده و بدون اعراض از آن شهر در مکان دیگری ساکن شده است و بعد به شهر اولیه باز گشته و به اعتبار اینکه هنوز وطن او است نمازش را تمام خوانده است و بعد از چند روز از این وطن اعراض کرده است و در مجموع هم نمی خواهد ده روز بماند وظیفه او در مدت باقیمانده در شهر مورد اعراض چگونه است .
ج ) بنا بر پذیرش اصل مبنی که اعراض از وطن قصدی است و بدون قصد اعراض ، اعراض محقق نمی شود . این فرد مثل کسی است که در وطن خود زندگی میکند و در همان حال از آنجا اعراض میکند . بنا بر مبنی که اعراض به صرف قصد محقق نمی شود بلکه عمل هم لازم دارد تا فرد بعد از اعراض قصدی از شهر خارج نشود نمازش تمام است و لو قصد ماندن ده روز را نداشته باشد . در مورد سوال هم نماز فرد تمام است . و تا وقتی قصد انشاء سفر جدید نکرده و از آن شهر خارج نشده نمازش تمام است.
اما بنا بر نظر مختار که وطن امری شرعی نیست بلکه جایی است که انسان در انجا سکونت دارد و مردم او را در انجا مسافر نمی دانند این فرد از اول باید نمازش را شکسته میخوانده است و اگر تمام خوانده است از باب اشتباه بوده است که قضاء ندارد و الا طبق نظر مشهور قضاء داشت و ازاین به بعد هم باید نمازش را شکسته بخواند.
محمد عطایی 20/6/96
نتایج
الف ) کسی که بدون اعراض از یک شهر در مکان دیگری ساکن شده است و بعد به شهر اولیه باز گشته و به اعتبار اینکه هنوز وطن او است نمازش را تمام خوانده است. باید نمازش را تمام بخواند تا از آن شهر خارج شود.
ب ) طبق نظر مختار نمازش شکسته است .
اینجانب محمد عطایی مسئول پاسخگویی مسائل شرعی بوده و به همین مناسبت برخی مسائل شرعی را بررسی نموده و نتیجه آن را در اینجا منعکس میکنم