بسمه تعالی
4 – شخصی به نیابت از دیگری عمره تمتع انجام داده است . و فعلا متوجه شده که خودش مستطیع است و باید برای خودش حج انجام دهد چه وظیفه ای دارد؟
مرحوم سید در عروه دارند : فلو حجّ عن غيره مع تمكّنه من الحجّ لنفسه بطل على المشهور ، لكن الأقوى أنّ هذا الشرط إنّما هو لصحّة الاستنابة و الإجارة، و إلّا فالحجّ صحيح و إن لم يستحقّ الأُجرة ، و تبرأ ذمّة المنوب عنه على ما هو الأقوى
دلیل مشهور ظاهرا قاعده ( امر به شی مستلزم نهی از ضد آن است ) می باشد که با این فرض حج نیابی منهی عنه است و نهی در عبادات مفسد است. و حج نیابی فاسد می شود .
اما در مقابل گروهی از باب ترتب حج دوم و نیابی را صحیح می دانند.
امام می نویسند : مستطيع نمىتواند از طرف ديگرى براى حج نايب شود يا حج استحبابى به جا آورد، و اگر حج نيابى يا استحبابى به جا آورد، باطل است.[1] و آیات اراکی و گلپایگانی و صافی و نوری نظر ایشان را بنا بر احتیاط دارند و آیات بهجت و تبریزی و خویی و سیستانی و فاضل و مکارم حاشیه دارند که حج نیابی صحیح است.
و در مساله دیگر دارند : اگر نايب بعد از احرام، در مكه بفهمد كه مستطيع است، احرام او صحيح نيست و بايد برگردد و براى عمرۀ تمتع، براى خودش محرم شود.
طبق نظر کسانی که حج نیابی را باطل می دانند مساله واضح است چون عمره انجام شده به نیابت از دیگری باطل بوده است و حتی اگر در مکه هم بعد از انجام عمره معلوم شود که خودش مستطیع بوده است هم برخی گفته اند حج نیابی او باطل است. که هر چند وجه آن روشن نیست ؛ ولی در این مساله راهکار فرد مشخص است . که باید حج خودش را انجام دهد. و به یکی از مواقیت رفته و عمره تمتع خود را انجام دهد .
اما طبق نظر بقیه افرادی که حج نیابی را صحیح می دانند.باید گفت فعلا که عمره تمتع را به نیت دیگری انجام داده است صحیح است و بنا بر اینکه عدم جواز رها نمودن حج شامل این مورد هم بشود. باید گفت راهی برای انجام عمل خود نداشته بلکه باید حج تمتع را به نیت همان کسی که عمره تمتع را برای او انجام داده است انجام دهد و برای او کفایت می کند هر چند حج بر خودش مستقر می شود. اما آیات خویی و تبریزی و مکارم [2] با اینکه از نظر اصولی معتقد به صحت حج نیابی در فرض سوال هستند می گویند عمره تمتع را رها نموده یا با انجام طواف نساء آن را تبدیل به عمره مفرده نموده و حج خود را انجام دهد . که وجه آن چندان روشن نیست. مگر اینکه گفته شود ادله اتمام حج و عمره انصراف از این حالت دارد. اما طبق نظر اقای سیستانی که ظاهرا اصلا فوریت حج را قبول ندارند. عمره نیابی صحیح است و این فرد باید سال بعد حج خود را بجا آورد و مشکلی ندارد اما اگر بخواهد عمره تمتع نیابی را رها نماید و حج خود را بجا آورد هرچند گناه نموده است ولی در صورتی که عمره تمتع را در ماه ذی القعده انجام داده باشد.اگر عصیانا از مکه خارج شده و در ماه ذی الحجه وارد مکه شود می تواند یعنی باید با احرام جدید وارد شود که در این صورت می تواند به نیت خود عمره تمتع انجام دهد و حج خودش را انجام دهد.
اما اگر در ماه ذی الحجه عمره تمتع را انجام داده باشد راهی برای بطلان آن وجود نداشته و نمی تواند حج خود را انجام دهد بلکه اگر عمره تمتع مجدد برای خودش انجام دهد . عمره دوم لغو می شود و باید حج تمتع را به نیت تکمیل عمره تمتع اولیه انجام دهد.
بلی در این حالت باید سوال شود که چرا انجام عمره تمتع مجدد بعد از عمره تمتع اولی جائز و صحیح نیست
در فقه حج انجام عمره مفرده در بین احرام عمره تمتع و بین عمره تمتع و حج تمتع و در حین حج تمتع مطرح شده و ظاهرا اجماع بر عدم جواز و عدم صحت آن شده است.و ظاهرا انجام عمره مفرده بین عمره مفرده دیگر هم همین حکم را داشته باشد.
محقق خویی (ره ) دلیل عدم جواز عمره مفرده در حین اعمال عمره تمتع را چهار مورد بیان می کند.
1 ـ اجماع
2 ـ احکام احرام و محرم شدن برای محل است و منصرف از کسی است که محرم است.
3 ـ اگر این کار جائز بود بین مومنین اتفاق می افتاد و حال آنکه حتی یک مورد سابقه ندارد.
4 ـ روایات دال بر عدم جواز خروج از مکه برای کسی که عمره تمتع را انجام داده است.[3]
هرچند هیچ یک از این چهار دلیل تمام نیست و قابل خدشه است. مگر از باب عدم تعارف آن در بین مومنین بلکه تمام مسلمین بتوان عدم استحباب آن را استفاده نمود و عدم استحباب یک عمل عبادی دال بر عدم مشروعیت آن از باب تشریع است بعد از قبول واجب نبودن آن.
و در مورد عمره مفرده بین عمره تمتع و حج تمتع می فرماید مرحوم نایینی قائل به جواز شده است. وظاهرا تمام نباشد چون اولا خروج از مکه جائز نیست و عمره مستلزم خروج از مکه می باشد و ثانیا صحيحة حماد بن عيسى که عمره دوم را عمره تمتع او می داند که متصل به حج او است و معلوم می شود که عمره تمتع باید متصل به حج شود و اگر فاصله شود به عمره دیگر ، عمره دومی تمتع می شود و اولی از صلاحیت اتصال به حج می افتد. که ظاهرا این دلیل تمام باشد. مضافا بر اینکه ابطال و نا تمام گذاشتن عمره تمتع جائز نیست و انجام عمره دوم اگر هم فی نفسه مانعی نداشته باشد موجب نا تمام ماندن عمره تمتع اولی می شود و جائز نیست.
از همین جا معلوم می شود که انجام عمره تمتع مجدد هم جائز نیست چون مشکل آن از عمره مفرده بیشتر است از باب اینکه میقات آن حتما باید یکی از مواقیت خمسه باشد که مستلزم خروج از مکه می باشد.
محمد عطایی 2/4/92
نتایج
الف ) کسی که عمره تمتع به نیابت از دیگری انجام داده و در مکه متوجه شده خودش مستطیع بوده است .
ب ) طبق نظر مشهور عمره او باطل بوده و باید عمره تمتع برای خودش انجام دهد.
ج ) بنا بر عدم فوریت حج عمره نیابی او صحیح است و بعدا برای خود حج بجآ آورد .
اینجانب محمد عطایی مسئول پاسخگویی مسائل شرعی بوده و به همین مناسبت برخی مسائل شرعی را بررسی نموده و نتیجه آن را در اینجا منعکس میکنم