بسم الله الرحمن الرحیم
آیا عینک زدن برای محرم اشکال دارد؟
در این مساله از دو جهت باید بحث نمود .
اول : از جهت زینت بودن بعضی انواع عینک است.
چون بنا بر نظر اکثر آقایان هر نوع زینتی برای محرم حرام است اگر عینک زدن در حال احرام برای زینت باشد یا عرفا زینت محسوب شود جائز نیست و تقریبا تمام آقایان به این نکته دقت نموده اند و فرموده اند اگر زینت نباشد مانعی ندارد.[1]
این قسمت بحثی ندارد و قبلا بیان شد که هر نوع زینتی برای محرم حرام است .
دوم : از جهت پوشش سر برای اقایان و صورت برای خانمها که متاسفانه مورد تصریح اقایان قرار نگرفته است. بلکه از اطلاق کلام اقایان در مورد عینک غیر زینتی می توان گفت نظر همه این است که برای محرم اشکال ندارد.
اما از جهت خانمها چون پوشاندن صورت برای آنها در حال احرام حرام است.
و به نظر اکثر اقایان پوشاندن بعض صورت هم جائز نیست لذا از این جهت در مورد ماسک اکثر اقایان برای مختار جائز ندانسته اند. مثلا آقای سیستانی دارند :
السؤال: المحرم بالحج او العمرة المفردة او عمرة التمتع، هل يجوز ان يضع كمامة علي انفه وفمه وذلك لغرض الوقاية من التلوث الذي قلما ينجو منه احد لان الجوّ غالباً ما يكون مملوء بانواع الاوبئة مثل الزكام والرشح والسعال وغيرها من الامراض المزعجة التي تكون شديدة ولا تشفي الا بعد عدة اشهر، وهذا الكمامات تغطي نصف الانف تقريباً والفم وبعض الذقن، فهل يجوز استعمالها للرجل المحرم او المراة المحرمة؟ علماً ان هذه الكمامات تشدّ الي الجهة الخلفية من الراس بخيط او ما شابه ذلك؟
الجواب: اما المحرم فيجوز له استخدام الكمامة المذكورة اذا لم تمنعه من استشمام الروائح الكريهة او كان ينزعها عند مصادفته لها او يتخلص منها بكتم نفسه، واما المحرمة فلا تستخدمها لانه لايجوز لها ستر وجهها ولو بعضاً منه بمثل ذلك، نعم لاباس بها في حال الضرورة.
اما محقق خویی و تبریزی مطلقا فرموده اند مانعی ندارد.
هل يجوز وضع الكمامة أثناء النفير من عرفة إلى مزدلفة لتجنب رائحة الديزل، بسبب الضرر أو بغيره؟ نرجو أيضاً رأي السيد الخوئي رحمه الله.
لا بأس بوضعها على الأنف، و اللّٰه العالم.[2]
خامنهاى: استفاده از ماسك براى پوشش بينى و دهان براى زنان در حال احرام مانع ندارد.[3]
برای روشن شدن بحث لازم است ادله حرمت پوشاندن صورت زنان بررسی شود.
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: الْمُحْرِمَةُ لَا تَتَنَقَّبُ لِأَنَّ إِحْرَامَ الْمَرْأَةِ فِي وَجْهِهَا وَ إِحْرَامَ الرَّجُلِ فِي رَأْسِهِ.[4]
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَرَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع بِامْرَأَةٍ مُتَنَقِّبَةٍ وَ هِيَ مُحْرِمَةٌ فَقَالَ أَحْرِمِي وَ أَسْفِرِي وَ أَرْخِي ثَوْبَكِ مِنْ فَوْقِ رَأْسِكِ فَإِنَّكِ إِنْ تَنَقَّبْتِ لَمْ يَتَغَيَّرْ لَوْنُكِ فَقَالَ رَجُلٌ إِلَى أَيْنَ تُرْخِيهِ فَقَالَ تُغَطِّي عَيْنَيْهَا قَالَ قُلْتُ يَبْلُغُ فَمَهَا قَالَ نَعَمْ [5]
این روایت از لحاظ سند صحیح است و مشکل ندارد و ازلحاظ دلالت هم می فرماید زن باید صورتش باز باشد تا رنگ ان تغییر کند و در ادامه سوال و جواب روشن می شود که انداختن لباس روی صورت تا لبها مانعی ندارد و به عبارت دیگر پوشاندن چشم تا لب زن در حال احرام مانعی ندارد .
محقق خویی معتقد است که نقاب غیر از اسدال ثوب است به این بیان که نقاب از دهان به پایین را می پوشاند و اسدال موجب پوشش بالای صورت می شود.[6] و در نهایت می نویسند : و المرجع هو إطلاق ما دلّ على أن إحرام المرأة في وجهها، و المعتبر صدق كونها مكشوفة و عدم تحقق عنوان التغطية، فلا يضر ستر بعض الوجه الّذي لا ينافي عنوان كشف الوجه، كما لا إشكال في إسدال الثوب إلى طرف الأنف الأعلى قدر ما تبصر.
ولی به نظر می رسد این وجه جمع کامل نباشد چون گرچه اسدال ثوب را تا انف جائز بدانیم که روایات متعددی بر بیشتر دلالت دارد اما تغطیه و نقاب اختصاص به پایین صورت نداشته و شامل تمام صورت مگر چشمها می شود.و تفاوت بین اسدال و تغطیه را هم خود محقق خویی نپذیرفته است. همانطور که چسبیدن نقاب به صورت و عدم چسبیدن لباس رها شده به صورت کلیت نداشته و در روایات اشاره ای به آن نشده است و شاید اینکه برخی قید عدم الصاق به پوست صورت را در اسدال شرط دانسته اند از این جهت بوده است که نفاوت بین اسدال ونقاب را در الصاق و عدم آن می دانسته اند . که تمام نیست .
و على كل حال فلم نجد له دليلا على شيء من ذلك سوى دعوى الجمع بين صحاح السدل و النصوص المانعة من التغطية بحمل الأولى على غير المصيبة للبشرة بخلاف الثانية، بل لعل المرتفعة ليست من التغطية، و فيه- مع أن الدليل خال عن ذكر التغطية و إنما فيه الإحرام بالوجه و الأمر بالاسفار عن الوجه-[7]
و ظاهرا باید کلام سبزواری را پذیرفت : أنّه ليس في الأدلة اللفظية التغطية و إنّما ورد: «إحرام المرأة في ظاهرة في أنّ الستر مطلقا لا يجوز سواء كان بالإسدال أو بغيره و قد خرج الإسدال عن ذلك بدليل خاص، فالأدلة من المطلق و المقيد، فلا يجوز الستر مطلقا سواء كان بالنقاب المخصوص للوجه أو بغيره إلا بالإسدال. و أما أنّ الأصل في التروك الإحرامية الكفارة إلا ما خرج بالدليل فهو مما لا أصل له، بل مقتضى الأصل عدمها مطلقا.
إن قلت: إنّ المناط في وجوب الإسفار تغير اللون، كما تقدم في خبر الحلبي «1»، و كون «إحرام المرأة في وجهها» فلا وجه للإسدال أيضا.
قلت: أولا: أنّه من الحكمة لا العلة.
و ثانيا: إنّ الشارع غلب جهة الاهتمام بستر الرأس على كشف الوجه و هو نحو مبالغة في ستر الرأس قرّرها الشارع مقدمة لستره في هذا المشهد العظيم.[8]
بنا بر این نمی توان بین بالای صورت و پایین صورت آنطور که محقق خویی تفصیل داده است فرق گذاشت. بلکه باید بین اسدال و تغطیه تفاوت گذاشت . و بنا بر این اگر عینک را پوشش ندانیم که سالبه به انتفاع موضوع است و هیچ اشکالی ندارد . اما اگر آن را نوعی پوشش بدانیم . و نتوانیم بین بالا و پایین صورت تفاوت قائل شویم و پوشش بعض صورت را مثل تمام آن حرام بدانیم که اکثرا همین را می گویند و لو بنا بر احتیاط باید بگوییم اشکال دارد مگر از باب ضرورت که مساله فرق می کند. ولی همانطور که بیان شد اکثرا به صورت مطلق فرموده اند اشکال ندارد که باید تامل نمود.
اما عینک زدن برای مردان مشکلی از ناحیه صورت ندارد چون پوشش صورت برای مردان در حال احرام مشکلی و ندارد ولی پوشش سر حرام است و چون گوشها هم جزء سر محسوب شده و پوشش آن حرام است از جهت اینکه دسته عینک معمولا روی لاله گوش قرار می گیرد و پوشاندن قسمتی از سر هم مثل تمام سر اشکال دارد ، باید مشکل داشته باشد. اما فقهاء به این نکته اشاره نکرده و مطلقا عینک برای غیر زینت را گفته اند مانعی ندارد.
في التحرير: السابع عشر- تغطية الرجل رأسه بكلّ ما يغطيه حتى الحشيش و الحناء و الطين و نحوها على الأحوط فيها بل الأحوط أن لا يضع على رأسه شيئاً يغطّي به رأسه، و في حكم الرأس بعضه و الأذن من الرأس ظاهراً فلا يجوز تغطيته، و يستثنى من الحكم عصام القربة و عصابة الرأس للصداع. و بنا بر قول آرا المراجع تقریبا همه فقها همین نظر را دارند.[9]
و شاید علت اینکه عینک را برای محرم حرام نمی دانند بیانی باشد که محقق خویی دارند : و ما دلّ على المنع من إصابة بعض الرأس إنّما يدل فيما إذا كان الستر و لو ببعض الرأس مقصوداً، و أمّا إذا لم يكن قاصداً لستر الرأس بل كان قاصداً لأمر آخر و ذاك يستلزم الستر لم يكن مشمولًا للنص الدال على منع ستر البعض، نظير النائم المتوسد فان بعض رأسه يستر بالوسادة أو بوضع رأسه على الأرض و لكنّه لا يمنع عن ذلك، لأنّه لا يريد ستر رأسه و إنّما يريد النوم، فقهراً يستر بعض رأسه بالوسادة أو بالفراش أو بالأرض، و كما إذا أراد حك رأسه بالحائط أو بخشبة أو حديدة عريضة، فإنّه و إن يستر بذلك و لكن لا يصدق عليه عنوان تغطية الرأس[10]
این بیان در صورتی تمام است که ثابت شود موضوع سر در مردان تغطیه است حال آنکه موضوع پوشش سر است نه تغطیه تا بگوییم این موارد تغطیه نیست .
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: الْمُحْرِمَةُ لَا تَتَنَقَّبُ لِأَنَّ إِحْرَامَ الْمَرْأَةِ فِي وَجْهِهَا وَ إِحْرَامَ الرَّجُلِ فِي رَأْسِهِ.[11]
وَ رُوِيَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لِأَبِي وَ شَكَا إِلَيْهِ حَرَّ الشَّمْسِ وَ هُوَ مُحْرِمٌ وَ هُوَ يَتَأَذَّى بِهِ وَ قَالَ تَرَى أَنْ أَسْتَتِرَ بِطَرَفِ ثَوْبِي قَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ مَا لَمْ يُصِبْ رَأْسَكَ .[12]
وَ سَأَلَهُ سَعِيدٌ الْأَعْرَجُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَسْتَتِرُ مِنَ الشَّمْسِ بِعُودِ أَوْ بِيَدِهِ فَقَالَ لَا إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ[13]
و از این نوع روایات استفاده می شود که موضوع پوشش سر است به هر نحوی که باشد و تغطیه مدخلیت ندارد . بنا بر این هر نوع کاری که موجب پوشش تمام سر یا بعض سر باشد اشکال دارد و چون گوش هم ملحق به سر است و حکم سر را دارد باید برای مردان هم عینکی که روی گوش قرار می گیرد اشکال داشته باشد.
بلی میتوان با توجه به استثناء عصام القربه گفت هر نوع پوششی به این مقدار که غرض عقلایی دارد مانعی ندارد.
2642 وَ سَأَلَهُ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنِ الْمُحْرِمِ يَضَعُ عِصَامَ الْقِرْبَةِ عَلَى رَأْسِهِ إِذَا اسْتَقَى فَقَالَ نَعَمْ[14]
ینا بر این میتوان فتوی اقایان نسبت به جواز استفاده از عینک را توجیه نمود .
محمد عطایی مدینه منوره
24/6/93
السؤال: ما حكم وضع سماعة التلفون علي الاذن حال الاحرام للرجال؟
الجواب: لا يبعد جوازه وان كان الاحوط الترك الا لضرورة.
سوال 19 و 22 سایت هم برای زنان احتیاط نموده است که ماسک به صورت نزنند.
( از سایت آیه الله سیستانی )
نتایج
الف ) عینک زدن برای زنان چنانچه پوشش بعض صورت را مثل تمام آن حرام بدانیم که اکثرا همین را می گویند و لو بنا بر احتیاط باید بگوییم اشکال دارد مگر از باب ضرورت که مساله فرق می کند. ولی همانطور که بیان شد اکثرا به صورت مطلق فرموده اند اشکال ندارد که باید تامل نمود.
ب ) میتوان فتوی اقایان نسبت به جواز استفاده از عینک برای مردان را توجیه نمود .
[1]. در مناسک حج محشی امام آمده عینک زدن اگر زینت نباشد اشکال ندارد. ولی اگر زینت محسوب شود جائز نیست . مناسک مساله 365 ص 234 و هیچ یک از کسانی که حاشیه زده اند در این مساله حاشیه نزده اند . (مناسك عمره مفرده (محشى ويژه بانوان)؛ ص: 115و مناسك حج (خامنهاى)؛ ص: 28و مناسك جامع حج (مكارم)؛ ص: 139و استفتاءات حج (هزار مسأله)؛ ص: 116 )
[2] . صراط النجاة (للتبريزي)؛ ج7، ص: 335.
[3] . مناسك حج (محشى)؛ ص: 247
[4] . الكافي (ط - الإسلامية)، ج4، ص: 346
[5] . الكافي (ط - الإسلامية)، ج4، ص: 345
[6] . موسوعة الإمام الخوئي، ج28، ص: 486
[7] . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج18، ص: 393
[8]. مهذب الأحكام (للسبزواري)، ج13، ص: 195
[9] . آراء المراجع في الحج (بالعربية)، ج1، ص: 279
[10] . موسوعة الإمام الخوئي، ج28، ص: 476
[11] . الكافي (ط - الإسلامية)، ج4، ص: 346
[12] . من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 355
[13] . من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 355
[14] . من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 346
اینجانب محمد عطایی مسئول پاسخگویی مسائل شرعی بوده و به همین مناسبت برخی مسائل شرعی را بررسی نموده و نتیجه آن را در اینجا منعکس میکنم