بسمه تعالی
در مورد کسی که باید وضوء یا غسل جبیره بگیرد ، آیا می تواند در اول وقت وضوء بگیرد و یا غسل کند یا باید تا آخر وقت صبرکند .
مرحوم سید در عروه می نویسند:
يجوز لصاحب الجبيرة الصلاة أوّل الوقت مع اليأس عن زوال العذر في آخره، و مع عدم اليأس الأحوط التأخير[1]
که ظاهرا سه صورت تصویر می شود .
اول : کسی که می داند تا اخر وقت عذر او بر طرف می شود.
دوم : کسی که می داند عذر او تا آخر وقت بر طرف نمی شود.
سوم : کسی که نمی داند عذر او تا اخر وقت بر طرف می شود یا خیر که خود دو صورت دارد گاهی احتمال می دهد بر طرف ( امید دارد خوب شود ) شود و گاهی احتمال نمی دهد عذر او بر طرف شود.
و مرحوم سید حکم صورت اول و دوم را مفروغ عنه گرفته است . که در صورت اول عمل با جبیره در اول وقت جائز و کافی نیست . و در حالت دوم جائز و کافی است حتی با فرض بر طرف شدن عذر در آخر وقت که از مساله قبل در عروه استفاده می شود .
ظاهرا اختلافی نباشد که صاحب جبیره نمی تواند بدون توجه به خوب شدن تا آخر وقت نماز بخواند هرجند ایه الله سیستانی آورده اند : يجوز لصاحب الجبيرة الصلاة في أول الوقت و لا يجب عليه إعادتها ، و إن ارتفع عذره في الوقت على الأظهر[2]. و با توجه به اینکه در حاشیه عروه آورده اند : بل مطلقا[3] . معلوم می شود که نظر ایشان با بقیه ایات تفاوت دارد.
یعنی ایشان ملاک عمل طبق وظیفه اضطراری را حین العمل می دانند نه در تمام وقت .و شاید بتوان گفت مقتضی قاعده اولیه این باشد و مقتضى ظهور الآية المباركة إِذٰا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلٰاةِ ... فَلَمْ تَجِدُوا مٰاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً أن الاعتبار في الوجدان و الفقدان بزمان القيام إلى العمل، نظير وجوب القصر على المسافر و التمام على الحاضر، فإن المدار فيهما على كون المكلف حاضراً أو مسافراً في زمان العمل، فعلى الأول يتم و على الثاني يقصّر و إن صار مسافراً أو حاضراً بعد ذلك[4].
اما طبق نظر مشهور فقهاء صاحب جبیره اگر میداند تا آخر وقت عذر او برطرف شده و میتواند با وضوء صحیح بدون جبیره نماز خود را بخواند حق ندارد ، در اول وقت با وضوء جبیره ای نماز بخواند و اگر بخواند باطل است و باید در آخر وقت بعد از رفع عذر با طهاره صحیح نماز خود را اعاده کند.
و دلیل این سخن هم روشن است چون نماز با وضوء جبیره ای وقتی صحیح است که در تمام طول وقت امکان نماز با وضوء صحیح مقدور نباشد و با فرض اینکه تا آخر وقت عذر بر طرف می شود . اصلا وضوء جبیره مجزی نیست بلکه مامور به نیست . و نمی توان گفت باید همان لحظه که میخواهد نماز بخواند را لحاظ کند. اگر در آن لحظه دارای جبیره بود می تواند با جبیره نماز بخواند ولو بداند تا آخر وقت خوب می شود.
على أن الاعتبار في وجوب الوضوء ( جبیره) بمجموع الوقت أو بخصوص زمان العمل
و الامتثال، فإن جعلنا المناط تمام الوقت فلا إشكال في وجوب الصبر فإن المفروض أنّه يصير واجداً إلى آخر الوقت ، كما أنّه إذا جعلنا المناط خصوص وقت العمل فلا تأمل في وجوب الجبیره عليه في المسألة لأنّه حين قيامه إلى الصلاة لا قدرة له على الوضوء الصحیح.
به عبارت دیگر محقق خویی در مورد تیمم می نویسند : لأنّا أسلفنا أنّ الفقدان المسوغ للتيمم هو الفقدان بالإضافة إلى المأمور به، و المأمور به هو الطبيعي الجامع بين الأفراد العرضية و الطولية الواقعة بين المبدأ و المنتهى، و الخصوصيات الفردية خارجة عمّا تعلق به الأمر. و ظاهرا این اختصاص به تیمم نداشته و شامل تمام موارد تکلیف اضطرارای می شود از جمله جبیره . همان طور که شامل نماز نشده و شامل عبادات دیگر از جمله طواف نیز می شود .
مثلا در باب قیام دارند
إذا ظنّ التمكّن من القيام في آخر الوقت وجب التأخير بل و كذا مع الاحتمال [5] و اقای سیستانی حاشیه دارند: الظاهر جواز البدار مع حصول الیاس عن التمکن منه.
و در تیمم دارند : الأقوى جواز التيمّم في سعة الوقت و إن احتمل ارتفاع العذر في آخره بل أو ظنّ به نعم مع العلم بالارتفاع يجب الصبر،[6] و آقای سیستانی حاشیه دارند :الاظهر عدم جوازه الا مع الیاس عن زوال العذر.
در مورد ساتر دارند : الأحوط بل الأقوى تأخير الصلاة عن أوّل الوقت إذا لم يكن عنده ساتر و احتمل وجوده في آخر الوقت
در مورد نماز قضاء دارند : الأحوط لذوي الأعذار تأخير القضاء إلى زمان رفع العذر إلّا إذا علم بعدم ارتفاعه إلى آخر العمر أو خاف مفاجاة الموت[7] جواهری و سیستانی : الاظهر جواز البدار الا مع احراز التمکن ...
و به صورت مطلق دارند : يجب تأخير الصلاة عن أوّل وقتها لذوي الأعذار مع رجاء أو احتمال زوالها في آخر الوقت،[8]
و مرحوم سبزواری نوشته اند : أما وجوب التأخير لذوي الأعذار فلأنّ المنساق من أدلة التكاليف العذرية إنّما هو العذر المستوعب في الوقت، و هو المناسب لمرتكزات العرف في أمورهم العرفية فضلا عن الشرعية.
ظاهرا این بحث اختصاص به نماز نداشته و طبق قاعده شامل طواف هم می شود . و در باب طواف و نماز آن برای کسی که در اولین زمان رسیدن به مکه از طهارت صحیح اختیاری معذور است ، اکر می داند که تا مدتی دیگر قبل از تمام شدن زمان مقدر برای اعمال عذر او بر طرف می شود باید صبر کند تا عذر او بر طرف شود . وظاهرا فرقی نمی کند که عذر او مربوط به تیمم باشد یا جبیره و یا طهارت بدن و لباس در غیر از موارد معفو ولی مشکل این است که اقایان به این نکته اشاره نکرده اند.
ولی به صورت کلی فرموده اند : المعذور يكتفي بطهارته العذرية كالمجبور و المسلوس الطهارة المعتبرة في الطّواف كالطهارة المعتبرة في الصلاة تشمل الطهارة الترابية و المائية بجميع مراتبها، كالوضوء أو الغسل الاختياري منهما أو الجبيري مثل الكسير و نحوه.[9]
محمد عطایی باز بینی 19 /6/95
نتایج
الف ) کسانی که در بدو ورود به مکه معذور هستند و باید با غسل ووضوئ جبیره طواف کنند اگر می دانند که تا قبل از احرام حج و خروج به عرفات در حج تمتع خوب می شوند باید صبر کنند و با غسل و و.ضوء صحیح و کامل اعمال خود را انجام دهند .
[1] . العروة الوثقى (المحشى)، ج1، ص: 458
[2] . منهاج الصالحين (للسيستاني)؛ ج1، ص: 46
[3] . عروه با تعلیقات ایشان ج 1 ص 203
[4] . موسوعة الإمام الخوئي، ج2، ص: 55
[5] . العروة الوثقى (المحشى)، ج2، ص: 487
[6] . العروة الوثقى (المحشى)، ج2، ص: 216
[7] . العروة الوثقى (المحشى)؛ ج3، ص: 73
[8] . العروة الوثقى (المحشى)؛ ج2، ص: 269
[9] . موسوعة الإمام الخوئي؛ ج29، ص: 28
اینجانب محمد عطایی مسئول پاسخگویی مسائل شرعی بوده و به همین مناسبت برخی مسائل شرعی را بررسی نموده و نتیجه آن را در اینجا منعکس میکنم