بسمه تعالی
کسی که سعی را نسیانا یا سهوا انجام نداده است در وقت اعاده ایا لازم است تقصیر را هم اعاده کند .
در صراط النجاه در پاسخ این سوال : ما حكم من قصر بعد صلاة الطواف و قبل السعي؟ جهلًا أو نسياناً؟
آمده : لا شيء عليه و يقصر بعد السعي، و اللّٰه العالم. [1] هر چند خود ایشان در مناسک مثل محقق خویی اشاره به اعاده تقصیر نکرده است.[2]
و آقای شبیری دارند : من ترك السعي أو أتىٰ به مع الإخلال ببعض شروط صحّته، ناسياً أو جاهلًا بشروط صحّته جهلًا حكميّاً، أو بخصوصيات المسعىٰ جهلًا موضوعياً، أتىٰ به حيث ما ذكر أو التفت، و من نقص من أشواط السعي شيئاً- بتركه أو بالإخلال بشروط صحّته، نسياناً أو جهلًا بشروط صحّته أو جهلًا موضوعياً- وجب عليه تدارك الباقي حيث ما ذكر أو التفت، و الأحوط استحباباً في هذه الصورة أنّه إن كانت الأشواط الصحيحة أقل من الأربعة أعاد السعي بعد الإتمام، كما أنّ الأحوط وجوباً في الصورتين إذا كان التذكر و الالتفات بعد التقصير، اعادة التقصير و التجنب من تروك الإحرام أيضاً إلىٰ أن يقصّر.
و يستثنى من الحكم الأخير ما إذا سعىٰ ستّة أشواط و تذكر بعد التقصير فانه يكمل السعى و لا حاجة إلىٰ إعادة التقصير و التجنب عن محرمات الإحرام.[3]
این دو بزرگوار و شاید تعدادی دیگر اعاده تقصیر را لازم می دانند . همانطور که اعاده سعی و تقصیر را بعد از طواف لازم می دانستند.
اما برخی از اقایان اشاره ای به اعاده تقصیر بعد از انجام سعی نکرده اند .
محقق خویی و برخی دیگردارند : لو ترك السعي نسيانا أتى به حيث ما ذكره، و ان كان تذكره بعد فراغه من أعمال الحج فان لم يتمكن منه مباشرة أو كان فيه حرج و مشقة لزمته الاستنابة و يصح حجه في كلتا الصورتين.[4]
مستند فرمایش اقایان در این باب سه روایت زیر می باشد .
روایت اول : َ رَوَى مُوسَى بْنُ الْقَاسِمِ عَنِ النَّخَعِيِّ أَبِي الْحُسَيْنِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ نَسِيَ السَّعْيَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَالَ يُعِيدُ السَّعْيَ قُلْتُ فَإِنَّهُ خَرَجَ قَالَ يَرْجِعُ فَيُعِيدُ السَّعْيَ إِنَّ هَذَا لَيْسَ كَرَمْيِ الْجِمَارِ إِنَّ الرَّمْيَ سُنَّةٌ وَ السَّعْيَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَرِيضَةٌ وَ قَالَ فِي رَجُلٍ تَرَكَ السَّعْيَ مُتَعَمِّداً قَالَ لَا حَجَّ لَهُ.[5]
روایت صحیحه [6]است و مشکل سندی ندارد. هر چند برخی آن را حسن شمرده اند.[7] و از لحاظ دلالت هم نسبت به ما نحن فیه فقط به سعی اشاره نموده و از اعاده تقصیر سخنی ندارد و همین سکوت با اینکه در مقام بیان وظیفه ناسی بوده است کاشف از عدم لزوم اعاده تقصیر است.
روایت دوم : رَوَى الْعَلَاءُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ أَنْ يَطُوفُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَالَ يُطَافُ عَنْهُ[8]
روایت صحیحه است [9] و از لحاظ دلالت هم نسبت به اعاده تقصیر اشاره ای ندارد هر چند با توجه به اطلاق استنابه برخی گفته اند حتی در صورت اختیار نیز می تواند استنابه کند . که ظاهرا صحیح نباشد و انصراف دارد به حالت اضطرار
روایت سوم : سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ أَنْ يَطُوفَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى أَهْلِهِ فَقَالَ يُطَافُ عَنْهُ.[10]
این روایت هر چند از لحاظ سند مشکل دارد، ولی از لحاظ دلالت مثل روایت سابق است و چیزی اضافه ندارد.
تا اینجا دلیلی که ثابت کند اعاده تقصیر لازم است وجود نداشت . بلی در انتهای روایت مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ امام فرموده اند : أَ لَا تَرَى أَنَّكَ إِذَا غَسَلْتَ شِمَالَكَ قَبْلَ يَمِينِكَ كَانَ عَلَيْكَ أَنْ تُعِيدَ عَلَى شِمَالِكَ.[11]که با فرض شمول این تعلیل در ما نحن فیه باید حکم به اعاده سعی نیز نمود . ولی دو اشکال عمده وجود دارد .
اول : عدم ثبوت لزوم ترتیب واقعی بین اجزاء حج مثل وضوء
دوم : سکوت روایات بیانیه ( سه روایت بالا ) از انجام تقصیر . مخصوصا اینکه اشاره نشده است که تا وقتی سعی و تقصیر انجام نشده است از محرمات احرام اجتناب شود. مضافا بر اینکه این روایت حتی در مورد خودش یعنی اعاده سعی بعد از طواف مورد توجه مشهور واقع نشده و مطابق آن فتوی داده نشده است . و شمول آن نسبت به ما نحن فیه اشد اشکالا می باشد.
نتیجتا به نظر می رسد که نظر اقایان شبیری و تبریزی مبنی بر لزوم اعاده سعی قابل دفاع نباشد . همانطور که نظر همه اقایان در نسیان طواف و لزوم اعاده سعی و تقصیر خالی از دلیل است. چه حتی با قبول روایت مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ هم اشاره ای به اعاده تقصیر نشده است و تنها اعاده سعی بعد ازطواف لازم شمرده شده است.
یعنی با فرض فراموشی طواف و یا سعی و انجام تقصیر باید از احرام خارج شده باشد و اعمال انجام شده صحیح باشد . بلی طبیعتا باید عمل منسی را انجام دهد و نهایتا سعی را هم بعد از طواف انجام دهد. مخصوصا با توجه به نکته دقیقی که اقای فیاض بیان فرموده اند : أن الظاهر منهما ان السعي واجب على الناس بعد تذكره بوجوب مستقل، لا بملاك أنه جزء من الحج أو العمرة، باعتبار أن مقتضى اطلاقهما وجوبه عليه و إن كان بعد مضي شهر ذي الحجة، فاذن وجوبه بعد خروج الوقت لا محالة يكون وجوبا جديدا، لأن وجوبه الأول وجوب ضمني قد سقط عنه بسقوط موضوعه و هو الوقت، و هذا الوجوب الجديد الذي هو بديل للوجوب الأول لا يمكن أن يكون وجوبا ضمنيا، لفرض أنه واجب بعد خروج الوقت، فاذن لا محالة يكون مقتضى اطلاقهما أن وجوبه بعد الوقت وجوب مولوي مستقل و من هنا لو تركه عامدا و ملتفتا لم يضر بعمله.[12]
بنا بر این معلوم میشود اصل عمل صحیح و کامل است نه اینکه ناقص باشد و لذا تقصیر هم صحیح و به جای خود واقع شده است و نهایتا کسی که چیزی را فراموش نموده است باید یک کاری انجام دهد . و از همین جا روشن می شود که با بطلان یا ترک سهوی طواف عمره مفرده نمی توان حکم نمود که تقصیر و طواف نساء آن فرد هم باطل است . و باید محرمات احرام را رعایت کند . بلکه به مقتضی ادله باید اذعان نمود که عمل او صحیح است و از احرام خارج شده است . و باید یک طواف و نهایتا علاوه بر آن یک سعی هم انجام دهد.
محمد عطایی 30/2/93
نتایج
الف ) اگر کسی فراموش کرد سعی را انجام دهد و تقصیر کرد و طواف نساء را هم انجام داد و بعد یادش آمد تنها باید سعی را انجام دهد و اعاده تقصیر و اعمال بعدی لازم نیست .
ب ) و کسی که طواف را فراموش می کند تنها اعاده سعی بعد از طواف کافی است و اعاده تقصیر و اعمال بعد لازم نیست .
[1] . صراط النجاة (للتبريزي)، ج4، ص: 206
[2] . مناسك الحج (للتبريزي)؛ ص: 147
[3] . مناسك الحج (للشبيري)؛ ص: 192
[4] . مناسك الحج (للخوئي)؛ ص: 149 و مناسك الحج (للوحيد الخراساني)؛ ص: 136 و مناسك الحج (للشيرازي، السيد صادق)؛ ص: 118 و مناسك الحج (للحائري)، ص: 128 و منهاج الصالحين (للروحاني)، ج3، ص: 130 و تعاليق مبسوطة على مناسك الحج (للفياض)، ص: 387
[5] . تهذيب الأحكام؛ ج5، ص: 150
[6] . الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج16، ص: 278 و مستند الشيعة في أحكام الشريعة، ج12، ص: 175 و مهذب الأحكام (للسبزواري)، ج14، ص: 119 و تعاليق مبسوطة على مناسك الحج (للفياض)، ص: 397 و دليل الناسك - تعليقة وجيزة على مناسك الحج (للنائيني)، ص: 282 و موسوعة الإمام الخوئي، ج29، ص: 134
[7] . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج19، ص: 430 و كتاب الحج (للشاهرودي)، ج5، ص: 33 و مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام، ج8، ص: 212
[8] . من لا يحضره الفقيه؛ ج2، ص: 413
[9] . الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج16، ص: 278 و مستند الشيعة في أحكام الشريعة، ج12، ص: 175 و جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج19، ص: 430 و مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام، ج8، ص: 212 و مهذب الأحكام (للسبزواري)، ج14، ص: 119 و تعاليق مبسوطة على مناسك الحج (للفياض)، ص: 397 و دليل الناسك - تعليقة وجيزة على مناسك الحج (للنائيني)، ص: 282
[10] . تهذيب الأحكام؛ ج5، ص: 150
[11]. تهذيب الأحكام، ج5، ص: 130
[12] . تعاليق مبسوطة على مناسك الحج (للفياض)، ص: 387
اینجانب محمد عطایی مسئول پاسخگویی مسائل شرعی بوده و به همین مناسبت برخی مسائل شرعی را بررسی نموده و نتیجه آن را در اینجا منعکس میکنم