بسم الله الرحمن الرحیم
آیا ثبت نام برای حج برای افرادی که از لحاظ مالی توانایی دارند واجب است ؟
از لحاظ فنی بنا براینکه استطاعت از سه بخش عمده مالی و بدنی و طریقی تشکیل شده باشد و کسی که هر سه بخش را نداشته باشد شرعا مستطیع نیست.. و اگر کسی فاقد هر سه قسم استطاعت و یا حتی یکی از این سه قسم باشد فی الواقع مستطیع نیست .
بنا بر این کسی که فعلا راه بر او بسته است اصطلاحا استطاعت طریقی ندارد و لا اقل حج مباشری بر او واجب نیست . و اینکه کاری بکند تا راه برای او باز شود به معنی تحصیل استطاعت طریقی است و اقایان فرموده اند چون استطاعت طریقی شرط وجوب حج است تحصیل آن واجب نیست . همانطور که تحصیل مال برای استطاعت مالی و یا درمان بیماری برای استطاعت جسمی واجب نیست .
نکته اصلی در این میان این است که بین تحصیل استطاعت و انجام مقدمات شاید از لحاظ عقلی تفاوتی نباشد اما از لحاظ عرفی تفاوت است و برخی موارد است که تحصیل استطاعت نیست بلکه انجام مقدمات می باشد که هم در مورد مداوا و هم در مورد باز کردن راه و طریق در کلام فقهآء مطرح شده است.
(مسألة 16): إذا كان في الطريق عدو لا يمكن دفعه الا ببذل مال معتد به، لم يجب بذله و يسقط وجوب الحج [1].
(مسألة: 67) إذا كان في الطريق عدو لا يندفع إلا بالمال، فهل يجب بذله و يجب الحج أو لا؟ أقوال ثالثها: الفرق بين المضر بحاله و عدمه فيجب في الثاني دون الأول
در توضیح دارند : و التحقيق: أن ما يأخذه العدو إن كان معتدا به مجحفا به فلا يجب الحج، لما قدمناه من صحيح المحاربي، و إن بلغ إلى حد الحرج فيكون أيضا مرفوعا بدليل رفع الحرج، و إن كان ما يأخذه العدو يسيرا لا يجحف به فيجب بذله لأنه من المقدمات الوجودية للحج.[2]
پرسش: اگر شخصی مالی که برای حجّش کافی باشد، به دست آورد، لیکن بیمار باشد، آیا بر او واجب است که خود را درمان کند تا بتواند خودش حج را به جای آورد؟
پاسخ: اگر در عرف اکنون مستطیع شمرده نشود، بر او واجب نیست که با درمان خود را مستطیع کند. سایت آقای سیستانی
بنا بر این معنی ظاهرا ثبت نام برای تشرف به حج از دید عرفی انجام مقدمات حج است نه تحصیل استطاعت طریقی حج و باید گفت واجب است و اگر کسی ثبت نام نکرد و نتوانست مشرف شود مثل کسی است که سائر مقدمات سفر را فراهم نکرده است و از انجام حج عاجز شده است.
اما یک سوال اینجا باقی می ماند و آن اینکه از چه زمانی حج واجب می شود تا تهیه مقدمات آن هم به تبع آن لازم باشد.
با توجه به آیه شریفه وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا آلعمران ، الجزء 4، الصفحة: 63 آیه 97 معلوم می شود که وجوب حج مطلق نیست بلکه مشروط است به شرط استطاعت است . یعنی بدون تحقق استطاعت لازم اصولا حج واجب نیست تا تهیه اسباب و مقدمات آن لازم باشد . بنا بر این هیچ فقیهی نمیگوید کسی که مستطیع نیست باید ثیت نام کند تا در آینده هر وقت استطاعت مالی پیدا کرد بلافاصله مشرف شود.
و با توجه به دو روایت زیر معلوم می شود که در معنی استطاعت ؛ استطاعت طریقی هم نهفته است .
روایت اول : وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْخَثْعَمِيِّ قَالَ: سَأَلَ حَفْصٌ الْكُنَاسِيُّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا عِنْدَهُ- عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلّٰهِ عَلَى النّٰاسِ حِجُّ الْبَيْتِ- مَنِ اسْتَطٰاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا مَا يَعْنِي بِذَلِكَ- قَالَ مَنْ كَانَ صَحِيحاً فِي بَدَنِهِ مُخَلًّى سَرْبُهُ- لَهُ زَادٌ وَ رَاحِلَةٌ فَهُوَ مِمَّنْ يَسْتَطِيعُ الْحَجَّ- أَوْ قَالَ مِمَّنْ كَانَ لَهُ مَالٌ- فَقَالَ لَهُ حَفْصٌ الْكُنَاسِيُّ فَإِذَا كَانَ صَحِيحاً فِي بَدَنِهِ- مُخَلًّى فِي سَرْبِهِ لَهُ زَادٌ وَ رَاحِلَةٌ فَلَمْ يَحُجَّ- فَهُوَ مِمَّنْ يَسْتَطِيعُ الْحَجَّ قَالَ نَعَمْ.[3]
روایت صحیحه است.[4] و از لحاظ دلالت هم بیان می کند که در استطاعت سه عنصر مال و بدن و راه دخالت دارند . و مفهوم آن این میشود که اگر یکی از این سه مورد تحقق نداشته باشد ، حج واجب نیست و اجماعا هم بر مکلف لازم نیست تا شرائط استطاعت و وجوب را فراهم کند . بلی اگر فراهم کرد یا شرائط بدون خواست و اراده او تحقق یافت حج واجب شده و در اثر وجوب تهیه مقدمات ان نیز واجب و لازم می شود.
روایت دوم :وَ فِي كِتَابِ التَّوْحِيدِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلّٰهِ عَلَى النّٰاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطٰاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا «5»- مَا يَعْنِي بِذَلِكَ قَالَ- مَنْ كَانَ صَحِيحاً فِي بَدَنِهِ مُخَلًّى سَرْبُهُ لَهُ زَادٌ وَ رَاحِلَةٌ.[5]
روایت صحیح است هرچند برخی به علت هاشم با تردید گفته اند الصحيح أو الحسن على المشهور[6] و از لحاظ دلالت هم سه عنصر راه و بدن و مال را در استطاعت دخیل می داند. و روشن است که با دخالت سه عنصر بدون یکی از این موارد وجوب تحقق پیدا نمی کند. و طبعا بدون تحقق وجوب تیهیه مقدمات از جمله ثبت نام لزومی ندارد.
با این بیان روشن می شود که در مواردی که نوبتهای بسیار طولانی برای تشرف به حج ایجاد می شود مثل آلان که حدود هجده تا بیست سال طول می کشد تا نوبت فرد برسد. مشکل می شود تسامح یکسان دانستن شرط وجوب و واجب را پذیرفت .
برای روشن شدن این بحث لازم است بحث خروج از استطاعت را هم بررسی نمود.
در عروه دارد : إذا حصل عنده مقدار ما يكفيه للحجّ يجوز له قبل أن يتمكّن من المسير أن يتصرّف فيه بما يخرجه عن الاستطاعة، و أمّا بعد التمكّن منه فلا يجوز و إن كان قبل خروج الرفقة ، و لو تصرّف بما يخرجه عنها بقيت ذمّته مشغولة به، و الظاهر صحّة التصرّف مثل الهبة و العتق و إن كان فعل حراماً، لأنّ النهي متعلّق بأمر خارج، نعم لو كان قصده في ذلك التصرّف الفرار من الحجّ لا لغرض شرعيّ أمكن أن يقال بعدم الصحّة ، و الظاهر أنّ المناط في عدم جواز التصرّف المخرج هو التمكّن في تلك السنة، فلو لم يتمكّن فيها و لكن يتمكّن في السنة الأُخرى لم يمنع عن جواز التصرّف فلا يجب إبقاء المال إلى العام القابل إذا كان له مانع في هذه السنة، فليس حاله حال من يكون بلده بعيداً عن مكّة بمسافة سنتين.[7]
دلیلی که در این مساله آمده است حرمت تعجیز نفس از آنجام واجب و تفویت واجب است که در ما نحن فیه خالی از اشکال نیست. چون در مورد مال و حتی توانایی بدنی و باز بودن راه بنا بر اینکه حدوثا و بقاء شرط وجوب باشد که از آیه و روایات مبینه آن استفاده می شود. همانطور که تحصیل آن واجب نیست حفظ ان هم واجب نیست . یعنی در این بحث اصولا تفویت واجب نیست بلکه تغییر موضوع واجب است که اشکال ندارد مثل فرد حاضر که در ماه رمضان مسافرت می کند برای افطار روزه که حرام نیست و تفویت واجب نیست . ولی برخی یا بنا بر اجماع و یا به حساب اینکه اگر تعجیز جایز باشد لازم می آید حج تعطیل شود. چون هر فردی با حصول استطاعت قبل از حرکت مال خود را بذل و بخشش می کرد و خود را از استطاعت ساقط می کرد تا زحمت حج را متحمل نشود . که هیچ یک از این دلیل ها تمام نیست چون در مورد اول
یعنی اجماع دلیل لبی است و به قدر متیقن ان اکتفا می شود و آن در جایی است که عرفا در همان سال بتواند به حج برود و دلیل دوم هم واضح البطلان است چون در زمان ما اصولا وجوب حج و استطاعت موضوعیت نداشته . هر کس یه هر صورت بتواند الحمد لله شرائط حج را فراهم می کند.
بنا بر این با باید گفت صحت بدن و باز بودن راه شرط واجب است نه شرط وجوب و یا اگر گفتیم شرط وجوب است و از اجزاء استطاعت است . باید حکم شرط وجوب را داشته باشد . بلی در مورد قدر متیقن و ان جایی است که همین سال بتواند مشرف شود نباید خود را از استطاعت خارج کند وباید مقدمات را تامین کند و لو با دادن مقداری مال به افراد مختلف که در طول تاریخ وجود داشته است. اما حفظ استطاعت و یا مداوا و یا ثبت نام برای چندین سال بعد انصافا دلیل نداشته و قابل دفاع نیست.
محمد عطایی
مدینه منوره 27/6/93
نتایج
الف ) وجوب ثبت نام حج برای چندین سال بعد انصافا دلیل نداشته و قابل دفاع نیست.
ب ) حفظ استطاعت برای سالهای بعد اگر طولانی باشد لازم نیست .
[1] . المعتمد في شرح المناسك، ج3، ص: 39
[2] . كتاب الحج (للقمي، السيد حسن)، ج1، ص: 196
[3] . وسائل الشيعة؛ ج11، ص: 34
[4] . الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج14، ص: 80 و مستند الشيعة في أحكام الشريعة، ج11، ص: 27 و جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج17، ص: 249 و كتاب الحج (للشاهرودي)، ج1، ص: 96 و موسوعة الإمام الخوئي، ج26، ص: 61
[5] . وسائل الشيعة؛ ج11، ص: 35
[6] . الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج14، ص: 82 و رياض المسائل (ط - الحديثة)، ج6، ص: 14 و دليل الناسك - تعليقة وجيزة على مناسك الحج (للنائيني)، ص: 27 و موسوعة الإمام الخوئي، ج26، ص: 61
[7] . العروة الوثقى (المحشى)، ج4، ص: 386
اینجانب محمد عطایی مسئول پاسخگویی مسائل شرعی بوده و به همین مناسبت برخی مسائل شرعی را بررسی نموده و نتیجه آن را در اینجا منعکس میکنم